20 اصطلاح انگلیسی برای اینکه مانند یک Native صحبت کنید

کلید اصلی برای درک اصطلاحات انگلیسی این است که هرگز به آنها لغت به لغت نگاه نکنید. ما در اینجا، 20 مورد از رایج ترین عبارات و اصطلاحات انگلیسی آمریکایی را جمع آوری کرده ایم تا بیشتر با این اصطلاحات آشنا شوید.
1. Hit the books
اگر کلمه به کلمه ترجمه کنید این جمله بدین معناست که به طور فیزیکی به کتابها ضربه بزنید. با این وجود، این عبارت یک اصطلاح رایج انگلیسی در میان دانش آموزان است، به ویژه دانش آموزان کالج آمریکایی که باید خیلی درس بخوانند که به معنی “درس خواندن” است و راهی برای اینکه بگویید قصد دارید درس بخوانید.
“! Sorry but I can’t watch the game with you tonight, I have to hit the books. I have a huge exam next week”
“با عرض پوزش، امشب، من نمی توانم بازی را با شما تماشا کنم، باید خیلی درس بخوانم. هفته ی آینده امتحان بزرگی دارم! “
2. Hit the sack
درست همانند اولین اصطلاح، معنای واقعی جمله می تواند ضرب و شتم فیزیکی یک کیسه باشد (یک کیسه بزرگ که معمولا برای حمل کالاهای عمده مانند آرد، برنج و حتی خاک استفاده می شود). اما در واقع hit the sackبه معنای رفتن به رختخواب است. شما می توانید از این جمله استفاده کنید تا به دوستان یا خانواده خود بگویید که واقعا خسته هستید و میخواهید بخوابید. از hit the hay میتوان به جای hit the sack استفاده کرد.
“.It’s time for me to hit the sack, I’m so tired”
“زمان رفتن به رختخواب است، من خیلی خسته ام”.
3. Twist someone’s arm
Twist someone’s arm در ترجمه لغوی به معنای چرخاندن بازو کسی است. اگر گفته شود your arm has been twisted، به این معنی است که کسی تلاش زیادی کرده است تا شما را متقاعد کند کاری را انجام دهید که نمیخواستید.
!Tom: Jake you should really come to the party tonight
.(Jake: You know I can’t, I have to hit the books (study
?Tom: C’mon, you have to come! It’s going to be so much fun and there are going to be lots of girls there. Please come
!Jake: Pretty girls? Oh all right, you’ve twisted my arm, I’ll come
4. Up in the air
وقتی در مورد چیزی در هوا فکر می کنیم، چیزی شناور در آسمان مانند هواپیما یا بالون را تصور میکنیم. اما اگر کسی به شما می گوید که things are up in the air ، بدان معناست که این مسائل نامطلوب یا نامطمئن هستند؛ برنامه های قطعی هنوز ساخته نشده اند.
“?Jen have you set a date for the wedding yet”
“Not exactly, things are still up in the air and we’re not sure if our families can make it on the day we wanted. Hopefully we’ll know soon and we’ll let you know as soon as possible.”
5. Stab someone in the back
اگر ما این اصطلاح را به معنای واقعی کلمه تعریف کنیم، خود را در معرض مشکلات بسیاری با پلیس قرار میدهیم چرا که این جمله به معنی چاقو زدن به پشت کسی است. با این حال، به عنوان یک اصطلاح to stab someone in the back به معنی خیانت کردن به کسی است که بسیار به ما نزدیک بوده و به ما اعتماد داشته است. به کسی که این کار را انجام میدهد back stabber میگویند.
“?Did you hear that Sarah stabbed Kate in the back last week”
“?No! I thought they were best friends, what did she do”
“.She told their boss that Kate wasn’t interested in a promotion at work and Sarah got it instead”
“.Wow, that’s the ultimate betrayal! No wonder they’re not friends anymore”
6. Lose your touch
به معنای واقعی کلمه این بدان معنی است که دیگر نمیتوان انگشتان یا دستها را احساس کرد. اما to lose your touch در واقع بدان معنی است که شما در هنگام برخورد با افراد یا موقعیت های خاص توانایی یا استعداد خود را از دست می دهید. این عبارت زمانی استفاده میشود که شما مهارت خاصی یا استعداد خوبتان را در موقعیت خاص از دست میدهید.
“.I don’t understand why none of the girls here want to speak to me”
“.It looks like you’ve lost your touch with the ladies”
“?Oh no, they used to love me, what happened”
7. Sit tight
To sit tight یک اصطلاح انگلیسی عجیب و غریب است و به معنای واقعی کلمه به معنای آن است که شما در حال فشار دادن بدن خود در حالت نشسته هستید. اما اگر فردی به شما بگوید to sit tight ، از شما میخواهد صبور باشید و عملی انجام ندهید تا زمانیکه به شما اطلاع دهند.
“?Mrs. Carter, do you have any idea when the exam results are going to come out”
“.Who knows Johnny, sometimes they come out quickly but it could take some time. You’re just going to have to sit tight and wait”
8. Pitch in
این اصطلاح انگلیسی اگر کلمه به کلمه معنی شود هیچ مفهومی ندارد. با این حال، به صورت تفسیری، به معنی کمک (دادن) به چیزی یا کسی یا پیوستن به آن است. بنابراین اگر پدر شما بگوید he wants everyone to pitch in this weekend and help clear the backyard ، به این معنی است که او می خواهد همه در تلاش برای پاکسازی حیاط بمانند و کارها را سریعتر انجام دهند.
“?What are you going to buy Sally for her birthday”
“.I don’t know I don’t have much money”
“.Maybe we can all pitch in and buy her something great”
گفتگو فوق نشان می دهد که هر یک از دوستان Sally باید کمی پول کمک کنند تا بتوانند با او همکاری بیشتری انجام دهند.
9. Go cold turkey
عجیب است؟ خب، درست است، چطور یک نفر به بوقلمونی تبدیل شود که همه ما دوست داریم برای جشن هایی مانند کریسمس و شکرگزاری بخوریم. ریشه این اصطلاح انگلیسی عجیب و غریب است و to go cold turkey به معنی به طور ناگهانی ترک یا متوقف کردن رفتار اعتیاد آور یا خطرناک مانند سیگار کشیدن و یا نوشیدن الکل است.گفته می شود که این اصطلاح انگلیسی به اواخر قرن بیستم برمیگردد زمانی که فردی به طور ناگهانی چیزی اعتیادآور مانند مواد مخدر یا الکل را ترک کرد. عوارض جانبی این کار باعث شد تا فرد رنگ پریده شود و مانند یک بوقلمون سرد و پخته نشده بنماید.
“?Shall I get your mom a glass of wine”
“?No, she’s stopped drinking”
“?Really, why”
“.I don’t know. A few months ago, she just announced one day she’s quitting drinking”
“?She just quit cold turkey”
“!Yes, just like that”
10. Face the music
معنی لغوی facing the music این است که بدن شما را روبه روی جهت موسیقی و در مقابل آن قرار گیرید. اما اگر دوست یا پدر و مادرتان به شما بگوید که face the music ، بدان معنی است که “با واقعیت روبرو شو و عواقب کارت را، چه خوب چه بد(غالبتا نتایج بد)، بپذیر. شاید شما به معلم خود دروغ بگویید و زمانیکه او حقیقت را بفهمد، شما باید عواقب کارتان را بپذیرید.
“.I can’t understand why I failed math”
“.You know you didn’t study hard, so you’re going to have to face the music and take the class again next semester if you really want to graduate when you do”
11. On the ball
اگر به معنای لغوی این اصطلاح انگلیسی نگاه کنید، بدان معنی است که شما در حال ایستادن یا نشستن روی یک توپ هستید اما چه کسی این کار را می کند؟ اگر you’re on the ball ، به این معنی است که شما خیلی سریع مسائلی را درک میکنید یا در واکنش به یک وضعیت بسیار سریع و دقیق هستید.به عنوان مثال، اگر شما در حال برنامه ریزی عروسی خود هستید که یک سال دیگر برگزار میشود و شما تقریبا تمام برنامه ریزی ها را تمام کرده اید، مطمئنا You are on the ball زیرا بسیاری از مردم آماده نیستند!
“.Wow, you’ve already finished your assignments? They are not due until next week, you’re really on the ball. I wish I could be more organized”
12. Ring a bell
معنی لغوی عبارت، زنگ زدن است. شما می توانید زنگ مدرسه را بزنید تا به دانش آموزان بگوییدکه به کلاس درس بروند. اما این اصطلاح به معنای آن است که حرفی را که کسی ذکر کرده است برای شما آشناست و شاید قبلا آن را شنیدید. به عبارت دیگر، هنگامی که کسی چیزی را که قبلا در گذشته شنیده اید می گوید، زنگ ها شروع به زنگ زدن می کنند و سعی می کنید به یاد بیاورید که چرا و یا به چه دلیل نام یا مکان به نظر آشنا میرسد.
“?You’ve met my friend Amy Adams, right”
“?Hmmm, I’m not sure, but that name rings a bell. Was she the one who went to Paris last year”
13. Rule of thumb
اگر کسی بگوید as a rule of thumb ، به این معنی است که چیزی که در موردش صحبت می کند یک قاعده کلی است که معمولا رعایت میشود. قاعده کلی که بر اساس علم یا تحقیق نیست و فقط یک اصل کلی است. به عنوان مثال، هیچ قانون علمی نوشته نشده است که شما در هنگام پختن پاستا باید روغن به آب جوش اضافه کنید، اما این یک قاعده کلی است و اکثر مردم آن را انجام می دهند که پاستا به ظرف نچسبد.
“.As a rule of thumb you should always pay for your date’s dinner”
“!Why? There’s no rule stating that”
“.Yes, but it’s what all gentlemen do”
14. Under the weather
آیا می توانید زیر شرایط آب و هوایی به معنای واقعی کلمه باشید؟ احتمالا بله، اگر به ایستادن زیر ابرها، باران و خورشید فکر کنید، اما این منطقی نیست. اگر شما under the weather احساس می کنید، شما کمی احساس بدی دارید. مثلا احساس بیماری میکنید یا شاید بدلیل مطالعه بیش از حد احساس خستگی شدید میکنید و یا به دلیل شروع شدن آنفولانزا احساس سردرد دارید.
“?What’s wrong with Katy, mom”
“.She’s feeling a little under the weather so be quiet and let her rest”
15. Blow off steam
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که شما احساس خشم و اضطراب می کنید یا احساسات شدیدی دارید و می خواهید با انجام کارهایی مانند ورزش آن را از بین ببرید تا دوباره احساس راحتی کنید.
“?Why is Nick so angry and where did he go”
“.He had a fight with his brother, so he went for a run to blow off his steam”
16. Look like a million dollars/bucks
اگر یک میلیون دلار داشتید عالی نبود؟ پولدار بودید اما این معنی این اصطلاح نیست. اگر کسی به شما می گوید you look like a million bucks ، باید آن را به عنوان یک تعریف و تمجید بدانید، به این معنی است که شما کاملا شگفت آور و جذاب هستید. این اصطلاح بیشتر برای تعریف از خانمها استفاده میشود.
“!Wow, Mary, you look like a million dollars/bucks this evening. I love your dress”
17. Cut to the chase
هنگامی که کسی به شما می گوید cut to the chase، بدان معنی است که شما بیش از حد صحبت کرده اید ولی به نکته اصلی نرسیده اید. هنگامی که فردی از این اصطلاح استفاده می کند، میخواهد به شما بگوید که عجله کنید و قسمت مهم را بدون تمام جزئیات بگویید. مراقب باشید که چگونه از این اصطلاح استفاده کنید، زیرا اگر هنگام صحبت با کسی مانند استاد یا رئیس خود ازین اصطلاح استفاده کنید بی ادب و بی احترامی تلقی می شود. اگر با گروهی از افراد مانند کارکنان خود صحبت می کنید و می گویید cut to the chase ، به این معنی است که چند چیز وجود دارد که باید گفت، اما زمان کمی وجود دارد، بنابراین شما فقط بخش های مهم تر را ذکر می کنید.
“.Hi guys, as we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase. We’ve been having some major problems in the office lately”
18. Find your feet
آیا ممکن است پای خود را از دست بدهیم؟ به هیچ وجه، آنها به بدن شما متصل هستند! پس چه معنی میدهد وقتی کسی میگوید آنها سعی دارند پاهای خود را پیدا کنند؟ اگر شما خود را در موقعیت جدیدی قرار دهید، برای مثال زمانیکه در یک کشور جدید زندگی میکنید و به کالج جدیدی میروید، می توانید بگوئید که I’m still finding my feet. این بدان معنی است که شما همچنان در حال آپدیت شدن و تنظیم با محیط جدید هستید.
“?Lee, how’s your son doing in America”
“.He’s doing okay. He’s learned where the college is but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all”
19. Get over something
تصور کنید که زمان بسیار سختی دارید، مثلا از همسرتان جدا شدید و دیگر به شریک سابقتان فکر نمی کنید، به این معنی است که you’ve gotten over him/her ،دیگر در مورد او نگران نیستید و شما را تحت تاثیر قرار نمی دهد. همچنین get over an illness ، به این معنی است که بیماری ازبین رفته است و به طور کامل بهبود یافته اید.
“?How’s Paula? Has she gotten over the death of her dog yet”
“.I think so. She’s already talking about getting a new one”
20. Keep your chin up
با دوست خود دعوا کردهاید؟ امتحان انگلیسی خود را خراب کردهاید؟ آیا تیم مورد علاقتون بازی نهایی را باخته است؟ آیا کار خود را از دست دادید؟ اگر به هر یک از سوالات پاسخ «بله» بدهید، احتمالا احساس غم و اندوه و می کنید، درست است؟ در این وضعیت، دوستی حمایت کننده ممکن است به شما بگوید keep your chin up. هنگامی که آنها این اصطلاح را به کار میبرند، آنها حمایت خود را از شما نشان می دهند، و این راهی است که می گویند “با مشکلات مبارزه کن و اجازه نده این اتفاقات شما را تحت تاثیر قرار دهد”.
“?Hey, Keiren, have you had any luck finding work yet”
“!No, nothing, it’s really depressing, there’s nothing out there”
“.Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress”
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.